بیراه نیست اگر جنگ غزه را یکی از مرگبارترین و غیرانسانی‌ترین جنگ های دوران معاصر بدانیم. جنگی که در قالب آن، صهیونیست‌ها ظرف دو ماه حملات همه جانبه خود به نوار غزه، موجب به شهادت رسیدن قریب به ۱۹ هزار غیرنظامی فلسطینی و زخمی شدنِ هزاران تن دیگر شده اند و البته که صدها هزار فلسطینی نیز در نتیجه آن، آواره شده اند. 

جنگی که موجب به شهادت رسیدن بیش از ۹ هزار زن و کودک شده و بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که صهیونیست ها علنا در حال پیاده سازی پروژه نسل‌کشی و پاکسازی قومیتی در قالب آن هستند. با این همه، یکی از نکات بارز و برجسته در بحبوحه جنگ غزه، حمایت های بی چون و چرای رهبران غربی از رژیم اشغالگر قدس و جنایات آن‌ها علیه مردم غزه بوده است. 

در این راستا، جدای از اینکه شاهد بوده ایم رهبران ارشد دولت های غربی نظیر رئیس جمهور آمریکا، نخست وزیر انگلستان، صدر اعظم آلمان، و رئیس جمهور فرانسه، در همان نخستین روزهای آغاز جنگ غزه عازم اراضی یاشغالی شده و حمایت خود را از رژیم اسرائیل اعلام کردند، در عین حال، این دسته از کنشگران، سیلی از کمک های مالی و تسلیحاتی را نیز به صهیونیست ها تخصیص داده اند. به عنوان مثال، تنها در یک مورد، دولت بایدن بسته کمک مالی به ارزش ۱۴ میلیارد دلار را برای صهیونیست ها در نظر گرفته که این میزان بیش از سه برابر حمایت‌های مالی است که آمریکایی ها به صورت سالانه از رژیم اشغالگر قدس انجام می دهند. 

با این همه، حداقل به ۲ دلیل عمده و محوری، حمایت های قدرت‌های غربی از رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه جنگ غزه، داغ ننگی است که به این زودی از پیشانی این دسته از کنشگران عرصه روابط بین الملل پاک نخواهد شد. 

اولا، رهبران غربی سال‌هاست که ادعاهای پوچ و واهی را در رابطه با رژیم صهیونیستی به افکار عمومی خود ارائه می کنند. ادعاهایی که البته جریان های رسانه‌ای غربی نیز که پیوندهای محکمی با دلار های صهیونیستی دارند، آن ها را به طور مرتب تکرار می کنند و سعی در ته‌نشین کردن آن ها به مثابه حقیقت، در ذهن افکار عمومی غربی و بین‌المللی داشته و البته دارند. یکی از گزاره‌هایی که آن ها در سال های گذشته مانور گسترده ای را با محوریت آن انجام می دادند این نکته بوده که رژیم اشغالگر قدس، تنها رژیم سیاسی لیبرال دموکراسی به معنای واقعی کلمه در منطقه خاورمیانه است. 

به بیان ساده‌تر، دولت های غربی و رسانه های حامی آن ها سعی داشته اند رژیم صهیونیستی را مدینه فاضله‌ای در منطقه خاورمیانه تصویرسازی کنند که وجود آن به صلح و آرامش در این منطقه کمک می کند. این در حالی است که بسیاری از نهادهای حقوق بشری بین‌المللی نظیر عفو بین‌الملل به صراحت رژیم اشغالگر قدس را یک دولت آپارتایدی و نژادپرست خطاب می‌کنند و در عین حال، جنایات هولناک آن علیه مردم فلسطین و در هم شکستن پایه های دموکراسی پوشالی در اراضی اشغالی که با روی کار آمدن نتانیاهو و تندروهای افراطی حامی وی، ابعاد و جلوه های عینی تری را نیز به خود گرفته، همه و همه از ادعاهای دور و دراز و واهی غرب در رابطه با اسرائیل، افشاگری می کنند و در حقیقت به این نکته اشاره دارند که واقعیت های میدانی صهیونیست ها با آنچه در مورد آن ها ادعا می شود، زمین تا آسمان تفاوت دارد.  

معادله ای که سبب شده تا هزینه حمایت از صهیونیست ها در خودِ دولت های غربی نیز به شدت بالا برود و آنها دیگر به راحتی نتوانند با مشتی دروغ، حمایت های خود از صهیونیست ها را توجیه کنند. 

نکته دوم اینکه انتشار گسترده تصاویر و ویدئوهای مرتبط با جنایات رژیم اشغالگر قدس در جریان حمله به نوار غزه و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان و هدف قرار دادن غیرنظامیان و البته گروه های امدادی و خبرنگاران و غیره، همه و همه این سوال را در ذهن افکار عمومی بین‌المللی ایجاد کرده که آیا به معنای واقعی کلمه، رژیم اسرائیل، یک رژیم خونخوار و بی‌قاعده نیست؟ رژیمی که سال هاست چهره زشت خود را در پسِ فعالیت‌های تبلیغاتی و اقدامات رسانه ای جریان های وابسته به خود پنهان می کند. 

در این رابطه جالب است که اخیرا نشریه انگلیسی "اسپکتیتور" در گزارشی با عنوان اینکه "چرا نوجوانان در غرب اقبال زیادی به فلسطینی ها نشان می دهند؟" به این موضوع اشاره کرده که یکی از چالش های جدی اسرائیل در عصر حاضر این است که دیگر تنها خودش روایتگر جنگ علیه فلسطینی ها نیست و ظهور صداهای جدید در این رابطه که از واقعیت های میدانی افشا می کنند، در نوع خود رسوایی‌های بزرگی را برای اسرائیل به بار آورده و البته که انتشار گسترده این واقعیت ها در شبکه های اجتماعی نیز سبب شده تا افکار عمومی بین‌المللی و به ویژه غربی ها، به راحتی روایت های یک طرفه صهیونیست ها و رسانه های قدرتمند غربی که حامی آن ها در مورد مسائل مختلف هستند را نپذیرند. 

در این میان، اثبات مظلوم بودن مردم فلسطین به افکار عمومی بین المللی نیز سبب شده تا محبوبیت آن ها در اقصی نقاط جهان و به ویژه برای نوجوانان و جوانان حاضر در کشورهای غربی به نحو قابل توجهی بالا برود. مسائلی که همه و همه، حمایت های بی چون و چرای غربی ها از رژیم غیرانسانی صهیونیستی را به یک داغ ننگ برای این نظام های سیاسی تبدیل کرده که تا ابد با آن ها باقی خواهد ماند.